پشت شیشه برف می بارد ... پشت شیشه برف می بارد ...در سکوت سینه ام دستی ... دانه ی اندوه می کارد ... مو سپید اخر شدی ای برف ... تا سرانجامم چنین دیدی ... در دلم باریدی ای افسوس ... بر سر گورم نباریدی ... چون نهالی سست می لرزد ... روحم از سرمای تنهائی ... می خزد در ظلمت قلبم ... وحشت دنیای تنهائی ... دیگرم گرمی نمیبخشی ... عشق ای خورشید یخ بسته ... سینه ام صحرای نومیدیست ...خسته ام از عشق هم خسته ... غنچه ی شوق تو هم خشکید ... شعر ای شیطان افسونکار ... عاقبت زین خواب درد الود ... جان من بیدار شد بیدار ... بعد از او بر هر چه رو کردم ... دیدم افسون سرابی بود ... انچه می گشتم به دنبالش ... وای بر من نقش خوابی بود ... ای خدا بر روی من بگشای ... لحظه ای درهای دوزخ را ... تا به کی در دل نهان سازم ... حسرت گرمای دوزخ را ؟ دیدم ای بس افتابی را ... کو پیاپی در غروب افسرد ... افتاب بی غروب من ... ای دریغا در جنوب افسرد ... بعد از او دیگر چه می جویم ؟ بعد از او دیگر چه می پایم ؟ اشک سردی تا بیفشانم ... گور گرمی تا بیاسایم ... پشت شیشه برف می بارد ... پشت شیشه برف می بارد ... در سکوت سینه ام دستی ...دانه ی اندوه می کارد...
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
موی سپید را فلکم رایگان نداد
این رشته را به نقد جوانی خریده ام
49490 بازدید
32 بازدید امروز
6 بازدید دیروز
96 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian