×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم
× ///////////////////////////////////
×

آدرس وبلاگ من

alester.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/alester

برکه تهی

چرا امشب که او رفته سحر سویم نمی اید
شکوفه از لب لعلش به گیسویم نمی اید
خدای دلربایی بود و دریای مواج عشق
چرا رفتست ..دستش برسر و مویم نمی اید
طریق عشق بازی را ندانست و گریزان شد
صدای خنده اش در برزن و کویم نمی اید
نسیمی بود بی پروا که در گیسوی من پیچید
چرا چون یاسمن بر گونه و رویم نمی اید
دو یار مهربان بودیم با هم یکدل و یک جان
به اغوشم چرا ان تازه شب بویم نمی اید
به هر شب مینشینم بر رهش شاید که باز اید
به کوی و منزلم گلبانگ حق گویم نمی اید
شبی خلقی چنین میگفت با خالق
پریشانم چرا در برکه ام قویم نمی اید
سه شنبه 8 شهریور 1390 - 12:27:55 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم